امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

با عشق دلی که آشنا نیست

جامست ولی جهان نما نیست

دل آیینه ی خدا نمائیست

گر آنگه بغیر مبتلا نیست

رو، ز آینه رنگ غیر بزدای

پس نیست ببین که جز خدا نیست

ایدل تو نظر گه خدائی

بر غیر ویت نظر روا نیست

درد تو دوای تست و کس را

مانند تو درد خود دوا نیست

قلبی تو و در خلاص اخلاص

بهتر ز تو هیچ کیمیا نیست

هر دل که نه چون دل امامی است

با اوست ز غیر او جدا نیست