بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۱

رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم

دنیا و محنتش همه با هم گذاشتیم

قطع نظر ز حاصل ده روزه ی جهان

این منزل خراب مسلم گذاشتیم

دور زمانه چون نکند هفته یی وفا

دست از شمار این درم کم گذاشتیم

گل رنگ ما نداشت گذشتیم از سرش

می بیتو خوش نبود هماندم گذاشتیم

در غم سفید کرده کشیدیم زیر خاک

موی سیاه را که بماتم گذاشتیم

رفتیم چون فغانی ازین انجمن برون

عیش جهان بمردم بیغم گذاشتیم