ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۵

تا جان تو عزم رفتن از تن نکند

در سینه خیال یار مسکن نکند

تا شب نشود روز تو عاشق نشوی

در روز کسی چراغ روشن نکند