ای که هرگز نشود مست کسی
اگرش باده تو در جام کنی
تو بخیلی و منت گویم ابر
نه ازان روی که انعام کنی
۳
بلکه زان روی که هرجا گذری
روز روشن را چون شام کنی
به مثل گر شودت گریه هوس
اشک را جای دگر وام کنی