میِ صافی بیار ای بُت که صافی است
جهان از ماه تا آنجا که ماهی است
چو از کاخ آمدی بیرون به صحرا
کجا چشم افکنی دیبای شاهی است
بیا تا می خوریم و شاد باشیم
که هنگام می و روز مناهی است