دگرباره با مات بیگانگیست
مکن کاینچنین ها نه فرزانگیست
توجان خواهی آنگاه بر دست هجر
ندانی که این رسم بیگانگیست
توجان خواه بیزحمت هجر و وصل
میان من و تو سخن خانگیست
من از عشق تو دشمن جان شدم
نه عشقست پس چیست دیوانگیست
بسوگند گفتی که بکشم ترا
مرا کشته گیر این چه مردانگیست