جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۷ - شهر اصفهان

نیست شهری چو شهر اصفاهان

بحقیقت ز شهرهای عراق

که ببینی درو خساست و بخل

که نیابی درو دروغ و نفاق

خواجگانی بنام و ننگ درو

هر یکی حاکمی علی الاطلاق

همه را خواجگی باستعداد

همه را سروری باستحقاق

هم دهنده همه ولی دشنام

هم خورنده همه ولیک اطلاق