ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۸

آن دم که خم عشق بجوش آمده بود

جان از سر مستی بخروش آمده بود

روزی که بما کاسه می میدادند

از هر طرفی صدای نوش آمده بود