از کریمان خواه حاجت ز آنکه نبود هیچ عیب
ز ابر باران در ز دریا و زر از کان خواستن
وز لئیمان دم مزن زیرا که بیمعنی بود
استخوان از سگ ز گربه نان که از خر خواستن