ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵٢٣

ای سپهر بیحفاظ دون نواز

صرفه میکن گاهگاهی در صروف

کارهائی کز تو میآید برون

اهل دانش را نمیباشد وقوف

تربیتها میکنی نا اهل را

چشم شهبازی همیداری ز کوف

سگ نخواهد کرد شیری در شکار

گر کنی ز اطلس جل او را یا ز صوف

از تو گر یابند زخم اهل هنر

عیب نبود ماه تابان را خسوف

گر تو با ابن یمین باشی بکین

ز آن چه باک او را چو هست ایزد رئوف