ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣٢۵

قصه پر غصه بر درگاه خاتون جهان

عرضه دارم گر ز راه مکرمت اصغا کند

میکند گردون دون با من ستم بیموجبی

عدلت آخر چون روا دارد که او اینها کند

هر زمان آرد محصل نسخه ئی کابن یمین

مبلغی چندین ادا در وجه مولانا کند

وجه جستن چون بر اینمنوال دید ابن یمین

گشت واجب آنکه بر رأی منیر آنها کند

کاین رهی وجه معیشت چون نمی‌یابد بجهد

وجه این نوع حوالت از کجا پیدا کند