ای بعمد از ده بر لاله تر خال ز مشک
وی نگاریده بر اطراف قمر دال ز مشک
بوی خوش میدمد از زلف گره بر گرهت
نفس خوش دمد آری بهمه حال ز مشک
طوطی خط تو بر گرد لب چون شکرت
همچو زاغیست بر آورده پر و بال ز مشک
بنده خط سیاهم که بر آن روی چو ماه
بر کشیدی ز پی فرخی فال ز مشک
من نگویم که رخت ماه دو هفته است از آنک
بر رخ مه نتوان دید خط و خال ز مشک
با وجود رخ و زلف سیهت ابن یمین
مه نبیند نکند یاد بصد سال ز مشک