اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۲۵

ای دل بیا بکوی خرابات جا کنیم

با پیر میفروش بجان اقتدا کنیم

بر آستان پیر خرابات سرنهیم

بر عهد بندگی و ارادت وفا کنیم

خود را ز قید زهد و ریایی برون بریم

باشد کزان کدورت دل را صفا کنیم

با شاهد و شراب دمی همدمی شویم

خود را به بیخودی بخدا آشنا کنیم

بعدالفنا زجیب بقا سر برآوریم

درد فراق را بوصالش دوا کنیم

باشد ز هستی تو اسیری شویم مست

یکروی شو که روی بدار البقا کنیم