زهی بزم و ساقی و حسن و جمال
زهی مستی و ذوق و جام وصال
زهی مطرب و چنگ و آواز نی
زهی شورش و وجد ارباب حال
چه رندان می نوش پرهیزکار
چه عشاق جانباز نیکو خصال
خرابات عشق است و رندان مست
می و مطرب و شاهد بی مثال
چه نور تجلی و سکر و فنا
چه صحو و بقائی بحق لایزال
عجب سیر و طیری ز بالای عرش
چه حالست حالات اهل کمال
چه رفتار و قامت چه زیبا نگار
چه چشم است و ابرو چه غنج دلال
چه رندان عاشق چه معشوق و می
عجب عشق و حالی که ناید بقال
اسیری ز عشقست جاهت بلند
مبادا بجاهت زپستی زوال