کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۶

ساز تو همیشه غم فزای دل بود

سرتاسر نغمه ات همه باطل بود

باد نفست گلشن آهنگ ندید

چون آب بهرزه رفته بیحاصل بود