شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل اول » بخش ۴ - حکایت

شیخ الاسلام دُرّ معنی سفت

در جواب کسی که با او گفت

هیچ آمد شدی خدا را بود؟

گفت باری بگو که ما را بود

خلق را می​برند و می​آرند

نه که آمد شدی بخود دارند

به خود آمد خدای خوانندش

نبود هیچ مثل و مانندش

او خود آمد بخود خدا باشد

از همه علتی جدا باشد

ما بدو آمدیم و مائی ما

زو پدید است و اوست ناپیدا

همۀ ما چو اوست در همه باب

ما چه باشیم در میان دریاب