نام وی عبداللّه بن محمد الراسبی بغدادیست از اجلهٔ مشایخ ایشان، صحبت کرده بابوالعباس. عطا و جریری٭ بشام، پس با بغداد آمد و آن جا برفته از دنیا در سنهٔ سبع و ستین و ثلثمائه.
قال السلمی: سمعت ابا محمد الراسبی یقول: القلب اذا امتحن بالتقوی نزع عنه حب الدنیا و حب الشهوات و اوقف علی المغیبات. و علی سعید ثقری گوید: که نزدیک بو محمد راسبی بودم، بنزدیک وی ذکر محبت میرفت وی گفت: المحبة اذا ظهرت افتضح فیها المحب، و اذاکتمت قتل المحب کیدا و انشدناه علی اثر ذلک:
ولقد افارقه باظهار الهوی
عمداً لیستر سره اعلانه
و لربماکتم الهوی کشف اظهاره
و لربما فضح الهوی کتمانه
عن الحبیب لدی الحبیب بلاغة
و لربما قتل البیغ لسانه
کم قد راینا قاهراً سلطانه
للناس کل محبه سلطانه
و قال ابومحمد: اعظم حجاب بینک و بین الحق اشتغالک بتدبیر نفسک او اعتمادک علی عاجز مثلک فی اسبابک. و هم وی گفت: الهموم عقوبات الذنوب. و قال: لا یکون الصوفی صوفیاً حتی لا تقله ارض و لا تظله سماء و لایکون له قبول عندالخلق و یکون مرجعه فی کل الاحوال الی الحق.