از شیخ زادگان آن ولایت و آن از قرای اصفهان و آن جناب خود نیز مقام شیخی داشته. عارفی مجرد و عاشقی موحد بود. در سنهٔ ۱۰۳۷ رحلت نموده. این رباعی از او است:
در مذهب دل گفت و شنید دگر است
شبلی و جنید و بایزید دگر است
کاری نگشاید ز نماز من و تو
درگاه قبول را کلید دگر است
٭٭٭
در مذهب اهل درد آن کس مرد است
کز خلق مجرد ز علایق فرد است
خورشید که هست عالم آرا حقی
روشن دل از آن است که تنها گرد است
٭٭٭
دامان وصال دوست در چنگم بین
یک رو شده و یک دل و یک رنگم بین
در هر دو جهان نگنجد و در دل من
گنجیده فراخی دلِ تنگم بین