عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۱۶ - آواره

آواره به کوه و دشت و صحرا شده‌ام

مجنونم و، دیوانهٔ لیلا شده‌ام

آن کو، پی آبرو بُوَد، عاشق نیست

من عاشقِ صادقم که رسوا شده‌ام