دل همیشه تکیه بر فضل الهی میکند
جان گدای او شده است و پادشاهی میکند
هرکه از مستی جام عشق ملک جم نخواست
سلطنت از اوج مه تا پشت ماهی میکند
غره شاهی مشو درویش این درگاه باش
در حقیقت هرکه درویش است شاهی میکند
ای شده مغرور ملک نیمروز آگاه شو
زان اثرهایی که آه صبحگاهی میکند
ما خجالتها بسی داریم لیکن آن کریم
از کمال لطف هردم عذرخواهی میکند
هرکه اندیشد ز خجلتهای هنگام شمار
من عجب دارم که چون میل مناهی میکند
موسپید و دلسیه گشت از گنه زان رو حسین
آب دیده لعلگون و چهره کاهی میکند