تا بر سر است سایهٔ شهزاده ایرجم
گویی مگر به تاج فریدون مُتَوَّجَم
ما هر دو شاهزاده و ما هر دو ایرجیم
اما چه ایرجی بود او ، من چه ایرجم!
با خلقتش چو خلقت خود میکنم قیاس
گیرد ز مادر و پدر خویشتن لجم
گفتم قتیلِ خنجرِ ابرویِ او شوم
آوخ که سازگار نشد طالعِ کجم
گفتم مُدَرَّجی که مگر شاهزادهای...
...رج بسپُرَد به حافظه شعر مُدَرَّجم