هر کس بتو دست تولی زد
پا بر سر عرش معلی زد
تا با تو دلم همدم شد، دم
از سرّ «دنا فتدلی» زد
هر کس که «بلی» گو شد ز الست
در نقش جهان رقم «لا» زد
از روی مه تو فروغی بود
برقی که از طور تجلی زد
از شعلۀ روی تو عالم سوخت
آتش در بنده و مولی زد
بی عشق تو گمره هر که قدم
در وادی صائم و صلی زد
دل به تو هر که تسلی داد
عشق تو قلم بتسلی زد
شد مفتقر شیدا مجنون
در عشق تو نغمه ز لیلی زد