در عشق تو شهرۀ آفاقم
دیوانۀ حلقۀ عشاقم
گر جلوه کنی ز رواق دلم
بیزار از حکمت اشراقم
از قید هوی گر باز شوم
شهباز اریکۀ اطلاقم
جز خال و خط تو نمی بینم
طغرای صحیفۀ اوراقم
از خلق کریم تو می طلبم
راهی بمکارم اخلاقم
در حسن ترا چون جفتی نیست
البته ز طاقت من طاقم
سرگشتۀ کوی توام، چه کنم
با این هوس دل مشتاقم
ای فاقه و فقر تو مایۀ فخر
من مفتقرم من مشتاقم