سر در ره جانانه فدا شد چه به جا شد
از گردنم این دین ادا شد چه به جا شد
میخواست رقیبم که من از غصه بمیرم
دیدی که خودش زود فنا شد چه به جا شد
از دود دلم وسمه کشیده است بر ابرو
دود دل من قبلهنما شد چه به جا شد
از خون دلم بسته حنا بر سر انگشت
خون دلم انگشتنما شد چه به جا شد
مغرور به یکتایی چشمت شده بودی
بر عارضت آن زلف دوتا شد چه به جا شد
هر لحظه امید من بیچاره همین بود
یک بوسه به قصاب عطا شد چه به جا شد