از لبش گفتار و گفتار از دهن نازکتر است
گرچه لعلش نازک است اما سخن نازکتر است
میشود مدهوش عطرش هر نفس دل چون کنم
وصف خالش را که از مشک ختن نازکتر است
گر شود از شیشه شبنم جراحت دور نیست
پشت پای او که از برگ سمن نازکتر است
از نگاه من غبارآلود میگردد دلش
خاطرش در زیر چندین پیرهن نازکتر است
مستمع را در نظر الفاظ نازک خوش نماست
پیش ما قصاب معنی از سخن نازکتر است