بنما طلعت موجه خویش
تا بگیرند دلبران ره خویش
بهر تو غیر جان نثارم نیست
چون کنم من زدست کوته خویش
۳
شب هجران من شود روشن
گر نمایی تو رو چون مه خویش
نیست ما را ز خرمن حسنت
حاصلی غیر روی چون که خویش
شاهدی را بناوک هجران (مژگان)
بنوازش ز لطف گه گه خویش