وجودش بس ز حق دارد مزایا
غدانی مریة منه البرایا
دل از من برده شوخ مه لقائی
تناهی حسنه اقصی القصایا
۳
بتی سنگین دلی سیمین عذاری
صبیح الوجه مرضی السجایا
ملاحتهای شیرینان پر شور
عکوس من محیاه مرایا
بفردوسم مخوان از خلد رویش
فمن خلی النقود بالنسایا
۶
ز صبح طلعت و زلف شب آساش
غدت غدوات ایامی عشایا
سخن کوته بود در وصف قدش
مدی الاعمار لو قلنا تحایا
چو اسرار دهان و از میان داشت
فقلبی فی زوایاه جنایا