حزین لاهیجی » اشعار عربی » شمارهٔ ۲

یا بدیع الجمال قد اهویک

قلبی المبتلی تحیر فیک

بلغ الدمع و اصلاً لراه

یوم سوء هجرت من وادیک

لو ملکت الملاک ماء رضیٰ

بعد ما قد قدرت رق ملیک

قد حکاه الوشاهٔ من نصبی

فأتانی و فال ما یبکیک

قلت داء البعاد یا سکنی

قال وصلی رجوت أن یشفیک

و دنی من وسادتی و رویٰ

لی حدیثاً بلحظه الفتیک

قال ما تبغنی فقلتُ له

یا مسیحی مدامهٔ من فیک

فسقانی و قال لست تریٰ

میته بعدها لعمر أبیک

سُرّ قلب الحزین من رشأٍ

فبقی فارغاً عن التفکیک