مسعود سعد سلمان » توصیفات » ماههای فارسی » شمارهٔ ۸ - آبان ماه

ماه آبان چو آب جوی ببست

آب انگور باید اندر دست

آن نکوتر که شاد باشی شاد

وآن نکوتر که مست خسبی مست

شاد زیست آنکه عقل و دانش داشت

پشت اندوه را به می بشکست

هر که او چشم در خرد بگشاد

حرز و تعویذ باده بر جان بست

شاد بنشین و باده خور کامروز

گیتی از رنج رست و از غم جست

شه ملک ارسلان بن مسعود

خرم و شادمان به باده نشست

پادشاهی که عالم از عدلش

شاه طبع است و جای شادی هست