عرفی نصیحت کنمت گوش دار ، گوش
تاوارهی زکشمکش صلح و جنگ خویش
با عقل و روح گر، ید بیضایت آرزوست
ناموس عشق جوی و مبین نام و ننگ خویش
زآن آفتاب پنجه کند اهل حسن را
کز خویشتن نهفته حناز آب و رنگ خویش