جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۵۰

پیری دیدم ز نقش هستی ساده

قفل همه مشکلات را بگشاده

گفتم که اراده چیست ای آزاده

فرمود که ترک ما علیه العاده