جامی به مقتضای زمان چون برآمدند
صدیقیان دهر به رنگ سلولیان
مگشا زبان به فضل که رمحیست زهرناک
در طعن اهل فضل زبان فضولیان
۳
بستند اهل دین پی آزار اهل دل
پیرایه تناسخیان و حلولیان
خوش آن که سلک صحبت اینان گسست و شد
دمساز خرس و بوزنه و سگ چو لولیان