هست دیوان شعر من اکثر
غزل عاشقان شیدایی
یا فنون نصایح است و حکم
منبعث از شعور و دانایی
ذکر دونان نیابی اندر وی
کان بود نقد عمر فرسایی
مدح شاهان دراو به استدعاست
نه ز خوش خاطری و خودرایی
امتحان را اگر ز سر تا پاش
بر روی صد ره و فرود آیی
زان مدایح به خاطرت نرسد
معنی حرص و آزپیمایی
هیچ جا نبود آن مدایح را
در عقب قطعه تقاضایی