جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۲

در فنون شاعری جامی ز حد بردی سخن

وقت آن آمد که در کنج خموشی جا کنی

پیر گشتی در سواد شعر بردن با بیاض

چون قلم ترسم که روزی سر درین سودا کنی

مایه مدح و غزل دانی که هست اکثر دروغ

بر کرام الکاتبین تا کی دروغ املا کنی