زان شست و شو که در چمن از ژاله میرود
داغ جفای دی ز دل لاله میرود
ساقی بیار باده که از یک دو روزه عیش
در فصل گل کدورت یکساله میرود
میگون لبت ز خاطر من از سه بوست شست
بختی که از ثلاثه غساله میرود
هر سو که کوچ کرده ما راه برگرفت
ما را ز دیده اشک و ز دل ناله میرود
چتر از فروغ طلعت او غرق نور شد
ماه تمام در تتق هاله میرود
هرجا که رفت زورق حافظ به بحر شعر
جامی سفینه تو ز دنباله میرود
نظم تو میرود ز خراسان به شاه فارس
گر شعر او ز فارس به بنگاله میرود