به فضل عام تو یا رب که در سرای وجود
دقیقه ای ز فنون کرم فرونگذاشت
به صنع تو که ندیده مدوز کلک و مداد
به لوح ساده هستی هزار نقش نگاشت
که بخش دولت جاوید شهریاری را
که فیض خود از هیچ کس دریغ نداشت
بلند مرتبه یعقوب بن حسن که ز عدل
لوای جاه و جلالت به آسمان افراشت
حساب حاصل او جز خدا نداند کس
به کشتزار جهان بس که تخم نیکی کاشت