جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۱

جامی سخن بر آینه دل بود چو زنگ

زین زنگ به که آینه خود دهی صفا

اعراض کن ز شعر که شغلیست بس عریض

این چند روزه عمر به آن کی کند وفا

وز زانکه نیست طاقت اعراض ازان تو را

حمد خدای پیشه کن و نعت مصطفی