جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۳

از یمن عشق سوره یوسف به حکم نص

شد از میان جمله سور« احسن القصص »

ره رو چنان به عشق که نبود خبر تو را

از سخنی عزایم و آسانی رخص

تو خاتمی و حلقه آن سیر دوریت

دل فص آن معارف و اسرار نقش فص

زان نقش کی به اعظم اسمای حق رسد

جز عارفی که از همه خاصان بود اخص

این بس که عشق من به تو هر دم فزون شود

لاشغل لی بحبک لی زاد او نقص

بی ذوق عشق مرد درین خاکدان بود

کالحوت فی البراری والطیر فی القفص

گفتی که چند جامی ازین گریه های تلخ

کم اشرب السموم و کم اجرع الغصص