چشم منی بر همه کس روشن است
خانه تو خانه چشم من است
سینه ز تو روزن و چشم دلم
بهر تماشای تو بر روزن است
دل به درت محرم و جان نیز هم
محنت هجر تو همه بر تن است
زاد دو صد غم شب هجر توام
راست بود آنکه شب آبستن است
سوخته هجر تو و کنج غم
زاویه گلخنیان گلخن است
زآتش تو خرمن خوبان بسوخت
خال تو یک دانه ازان خرمن است
قاعده عشق ز جامی طلب
زانکه درین مسئله صاحب فن است