سرود مجلس درد است آه و ناله ما
حباب خون جگر لاله گون پیاله ما
به بزم وصل چو شمعیم با تو چرب زبان
به روغن است فتاده ز تو نواله ما
به باغ چند تماشای سرو و لاله کنیم
قد تو سرو بس و عارض تو لاله ما
فسرده بر رخ ما اشکهاست از دم سرد
مباد آفت برگ گل تو ژاله ما
به گرد کعبه چه گردیم چون نشد ز ازل
بجز حوالی دیر مغان حواله ما
کهن قباله رندیست دلق ما که زدند
ز داغ جرعه بتان مهر بر قباله ما
به پیش نظم تو جامی ز نثر خود خجلیم
ز نوک کلک تو یک حرف و صد رساله ما