هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی
شور دگر انگیزی شوق دگر افزایی
عقل از تو چه دریابد تا وصف تو اندیشد
در عقل نمی گنجی در وصف نمی آیی
پنهانی تو پیدا پیدایی تو پنهان
هم از همه پنهانی هم بر همه پیدایی
زان سایه که افکندی بر خاک گه جلوه
دارند همه خوبان سرمایه زیبایی
بی پرده آب و گل ما را ننمایی رو
خورشید درخشان را تا کی به گل اندایی
ای گشته عیان هر جا هر جا که شوی پیدا
گردد ز غمت شیدا صد عاشق هر جایی
جامی ز دویی بگسل یکروی شو و یکدل
باشد که کنی منزل در عالم یکتایی