آدم قبول کرد و دگر توبه تازه کرد
از روی عجز و گفت که اغفر ذنوبنا
پس نام مصطفا به زبان راند و مرتضی
آنگاه نام فاطمه آن زبدة النسا
نام حسن بگفت و حسین و شمردشان
تا چارده تمام شد از آل مصطفا
حق نیز لطف کرد و نوازش نمود و باز
بودش به جای خویش و فزودش در اصطفا
آنچش ز راه برد هم آن راهبر شدش
زانجا که در دخالت از آنجا شدش دوا
کردش خلیفه خود و تعلیم او نمود
اسماش با مظاهر از عرش تا ثرا