امر آمد از جناب الهی که اهبِطوُا
نازل شوید سوی زمین هر چهار تا
شد دیو حیه و آدم و حوا به جان و تن
این دو عدوی آن دو و آن نیز مثل ذا
اولاد این دو دشمن اولاد آن دو نیز
اولاد آن دو نیز مر این قوم را عدا
آدم به گریه آمد و صد سال میگریست
تا توبه اش به گریه پذیرد مگر خدا
بگریست آنقدر که به خدّش پدید شد
اخدودها روان شد مانند نهرها
گفتا که تن علیل شد و جان ذلیل شد
بر من ببخش و رحم کن ای غافر الخطا