روزی مرا وصال تو روزی اگر شود
بر منتهای همت خود کامران شدم
زاندم که خیل شوق رخت رو به دل نهاد
ایمن ز جور فتنه آخر زمان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشاده شد
کز دوستان یک جهت خاندان شدم
اول ز حرف و صوت وجودم خبر نبود
در مکتب ولای علی نکتهدان شدم
ای گلبن حدیقه بگزیده رسل
در سایه تو بلبل باغ جنان شدم
پر شد دلم ز مهر نبیّ و ولیّ و آل
زین دوستی به کام دل دوستان شدم
روزی بود به فیض بگوید امام عصر
خوش باش من به عفو گناهت ضمان شدم