گفتم کیم به طلعت تو شادمان کنند؟
گفت آن زمان که وقت شود فکر آن کنند
گفتم که چیست سرّ نهان بودن شما؟
گفت این حکایتی است که با نکتهدان کنند
گفتم که جان دهند و رضای شما خرند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم ز گفتگوی شما شاد میشوم
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفتم مسیح بهرچه آید ز آسمان؟
گفتا که اقتدا به امام زمان کنند
گفتم چو از جهان بروم من چه سود از آن؟
گفتا که رجعتی است که پیر و جوان کنند
گفتم که دوستان تو رجعت چرا کنند؟
گفتا که تا معاونت مستعان کنند
گفتم همیشه فیض دعای تو میکند
گفت این دعا ملائک هفت آسمان کنند