فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

مهدی چو به عدل دست گیرد

بازار ستم شکست گیرد

چون رایت حق بلند گردد

باطل همه راه پست گیرد

۳

علم و تقوی چون کمال یابد

جهل و عدوان شکست گیرد

این هست و شان شوند فانی

زان نیست نما چو هست گیرد

فیصل یابد همه مهمات

دستش چو گشاد بست گیرد

۶

از پای درآورد عدو را

چون تیغ علی به دست گیرد

مستیم همه ز جام غفلت

کو محتسبی که مست گیرد

در پاش فتاده‏ام به زاری

آیا بود آن که دست گیرد

در بحر فتاده‏ام چو ماهی

باشد که مرا به شست گیرد

از فیض امام فیض شاید

جامی ز می الست گیرد