آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
یک دم چه میشود که ز ما یاد آورند
آنان که پنج وقت به او اقتدا کنند
پنهان ز دشمنان چه شود گر رهم دهند
خیر نهان کسان ز بهر خدا کنند
معلوم نیست وقت حضورش چو بر کسی
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبش دوا کنند
در دست کس چو نیست حصول لقای او
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
حالی درون پرده ز مهرش زنند لاف
از آن زمان که پرده برافتد چها کنند
گر طالب لقای امامی به علم کوش
اهل نظر معامله با آشنا کنند
وصل امام فیض میسر نمیشود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند