به جز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه میخواهی
ز دریای حقایق جز در و گوهر چه میخواهی
تفکر کن نهانی ای بشر در دهر پهناور
تو باشی بهترین مخلوق از این بهتر چه میخواهی
در این دنیای پرغوغا به جز نگین چه میجویی
به جز تائید و الطاف از خدا باور چه میخواهی
برای دل که باشد مخزن اسرار پنهانی
به جز وسعت در این دنیای پهناور چه میخواهی
به امر حق تعالی در جهان و گردش دوران
تویی برتر ز مخلوق ای بشر دیگر چه میخواهی
به جمع عارفان ای دوست در خمخانهٔ وحدت
دگر جز آنکه مشحون باشدت ساغر چه میخواهی
به باغ دوستی بنشان درخت دوستداری را
کمالا از درخت دوستی جز بر چه میخواهی