کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴۷

شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم

صید من عشق است و دل پیر و عنایت رهبرم

صورت ما نا بدلی ژنده پوشان شد بدل

نسخه ها بردند نقاشان چین از پیکرم

بی خط و کلک و ورق روشندلان بر خوانده اند

آیت نور السماوات از ضمیر انورم

دیگران جان میکنند از حسرت مال و منال

من به ملک نیستی امروز جان می پرورم

تا حمایت یافتم اندر جوار مصلحت

در میان اهل عرفان من کمال مظهرم