نمیدانم شب هجر تو را باشد سحر یا نه
دل گمگشتهام آخر وطین بیند دگر یا نه
ز جوی دیده دادم آب شمشاد قد سروت
که تا یک روز از رفتار او بینتم ثمر یا نه
نه اشک است و نه خون جانان کو بر دیدهام بنگر
ببین از هجر رویت دل برون آورده سر یا نه
گر از کویت گی آید ببوسم دست و پایش را
ببینم از برای قتل من آردخبر یا نه
میان عاشقان دزدیده بر روی تو حیرانم
ببین گاهی کنی سوی من مسکین نظر یا نه
ز یک تیرت بیپروا از کویت یک پری دارم
زنی بهر پر دیگر مرا تبر دگر یا نه
در آن آه آهی که از کامم برآید نیمه شب (صامت)
نمیدانم به جز لب سوختن دارد اثر یا نه